سیما غفارزاده – ونکوور
نوید افکاری، کشتیگیر ۲۷ سالهٔ ایرانی و دارندهٔ چند عنوان قهرمانی کشتی کشوری، از معترضان اعتراضات مرداد ماه ۱۳۹۷ در ایران بود. بنا بر ادعای جمهوری اسلامی ایران، وی بهدلیل شرکت در اعتراضات یادشده در شیراز، دستگیر و به اتهام محاربه، همچنین قتل یک کارمند سازمان آب شیراز در مقابل منزلش و چند اتهام دیگر به دو بار اعدام، شش سال و شش ماه حبس و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شد. در همین ارتباط، دو برادر نوید به نامهای وحید، ۳۵ ساله و حبیب، ۲۹ ساله نیز محکوم شناخته شدهاند. وحید به ۵۴ سال و شش ماه حبس و ۷۴ ضربه شلاق و حبیب به ۲۷ سال و سه ماه حبس و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شده است. صبح روز شنبهٔ گذشته، ۱۲ سپتامبر ۲۰۲۰، نوید افکاری بهطور ناگهانی و بدون آنکه دیدار آخری با خانواده خود داشته باشد، طبق گفتهٔ قوهٔ قضائیه، در زندان عادلآباد شیراز اعدام شد. بر اساس فایل صوتی منتشرشده از آخرین مکالمهٔ او و برادرش در جمعهشب گذشته، نوید گفته بود که قرار است به زندان دیگری منتقل شود و اظهار امیدواری کرده بود که موضوع حل خواهد شد؛ نوید افکاری اصلاً از اجرای حکم اعدام خبر نداشته است، اما ناگهان صبح روز بعد قوهٔ قضائیه اعلام میکند که او اعدام شده است. نوید افکاری در نامهای که منتشر کرد، نوشته بود که همهٔ اعترافات وی تحت شکنجهٔ روحی و جسمی بوده است، شکنجههایی مانند کشیدن پلاستیک روی صورتش و پیش بردن او تا مرز خفگی و مرگ؛ شرایطی که او را مجبور کرده است تا به موضوعاتی ساختگی اقرار کند. طبق گفتهٔ وکیل برادران افکاری «نه تنها اقرار تحت فشار روانی و جسمی بوده و این سه برادر در دادگاه، ارتکاب قتل را انکار کردند، بلکه فیلم مورد ادعای خبرگزاری قوهٔ قضائیه هم که متهمان را در حال قتل نشان میدهد، وجود ندارد.» در فایل صوتیای از یکی از جلسات دادگاه که توسط سازمان حقوق بشر ایران چهارشنبهٔ این هفته منتشر شد، نوید افکاری از قاضی میخواهد فیلم منتسب به او دربارهٔ آن قتل را به وی و شاکیان نشان بدهد، اما قاضی نمیپذیرد و میگوید اینها «تشریفات» است و در مقابل اصرار نوید افکاری میگوید، «من هستم که باید مطمئن شوم تا با خیال راحت طناب دار را به گردنت بیاندازم.»
اعدام از جمله مجازاتهایی است که هنوز در برخی از کشورها از جمله ایران انجام میشود. در ایران برای اتهاماتی از جمله قتل، تجاوز جنسی، قاچاق موادمخدر، دزدی مسلحانه، رابطهٔ جنسی با محارم، زنای محصنه، همجنسگرایی، تنفروشی، محاربه، تلاش برای براندازی نظام جمهوری اسلامی، نافرمانی سیاسی، خرابکاری، «شورش»، کفرگویی، احتکار، تولید و پخش آثار پورنوگرافی، استفاده از پورن برای وسوسهٔ جنسی، جاسوسی و بسیاری اتهامات دیگر که در اینجا امکان نام بردن از تمام آنها نیست، مجازات اعدام در نظر گرفته شده است. تصور میشود ایران «بالاترین نرخ اعدام نسبت به جمعیت» را در جهان دارا باشد. این کشور با وجود جمعیت کمتر بهنسبت برخی کشورهایی که در آنها مجازات اعدام قانونی است، از جمله آمریکا، از نظر تعداد اعدام، بعد از چین در رتبهٔ دوم قرار دارد. آخرین آمار موجود نشان میدهد که ایران در سال ۲۰۱۵، حداقل ۹۷۷ نفر، در سال ۲۰۱۶، حداقل ۵۶۷ نفر و در سال ۲۰۱۷، حداقل ۵۰۷ نفر را اعدام کرده است. البته ایران اصرار دارد که اعداد و ارقام ارائهشده توسط گروههای حقوق بشری «اغراقشده» هستند و اعدامها تنها پس از یک پروسهٔ طولانی دادرسی انجام میشوند.
از هفتهها پیش از اعدام نوید افکاری، و حال پس از آن، در شبکههای اجتماعی بحثهای فراوانی روی این موضوع شده است. عدهای با استناد به «اعترافات» وی و آنچه قانون کشور ایران در این زمینه حکم میکند، اعتراضات به این حکم و اجرای آن را بیمورد میدانند. سعید ملکپور که خود ۱۱ سال از عمرش را به اتهام «مدیریت سایتهای پورنوگرافی فارسیزبان» در زندان بهسر برد و نهایتاً سال گذشته با قید وثیقه برای نخستین بار به مرخصی آمد و چند روز پس از آن، وارد کانادا شد، در یادداشتی تحت عنوان «شکنجه و اعترافگیری» در فیسبوک خود نوشته است: «یکسری بر اساس آنچه رسانههای جمهوری اسلامی اعلام میکنند، میگویند نوید افکاری قاتل بوده و میبایست اعدام میشد. میگویند که به قتل اعتراف کرده و بازسازی صحنهٔ قتل هم کرده. اتفاقی که برای خودم افتاد را تا حدودی تعریف میکنم تا جوابی باشد به این آدمها تا بدانند اعترافات اجباری یعنی چه… » او پس از توصیف برخی شکنجههای جسمیای که متحمل شده است که بهگفتهٔ خودش در مقابل شکنجههای روحی و روانی هیچ بوده، میگوید: «شما که میگویید نوید خودش اعتراف کرده، چند روز توی این شرایط دوام میآورید؟» چیزی که خودِ نوید افکاری به زبانی دیگر در یکی از فایلهای صوتی منتشرشده از او میگوید، «عمرم روی تشک کشتی گذشته است و اگر چیزی از آن یاد گرفته باشم، همین بس که زیر بار ظلم و دروغ نروم. از زیر فشار انفرادی و زیرزمین شکنجهها که خلاص شدم، پایم که رسید به زندان، فوراً به مراجع مختلف قضایی نامه نوشتم و شکایت کردم و داد زدم که من قاتل و جانی نیستم. درخواست دادم ببرندم به پزشکی قانونی. به گزارش پزشکی قانونی و شاهد عینی و مدارک دیگر ثابت شد که شکنجه شدهام. هر چه هم لایحه نوشتم که اقرارم زیر شکنجه بوده و یک دلیل و مدرک توی این پروندهٔ لعنتی نیست که بگوید ما گناهکاریم، اما نخواستند صدایمان را بشنوند. فهمیدم دنبال یک گردن برای طنابشان میگردند…»
سازمان عفو بینالملل همان روز شنبه، در اطلاعیهای اعدام پنهانی نوید افکاری را بدون خبر دادن این موضوع به او، خانواده یا وکیلش و پس از دادگاهی بینهایت ناعادلانه، بهطرز وحشتناکی بهسخره گرفتن عدالت خواند؛ موضوعی که کُنش بینالمللی فوری میطلبد. در این اطلاعیه آمده است که نوید افکاری پیش از اعدام، در فهرست تکاندهندهای از جرائم و خشونتهای حقوق بشری، از جمله ناپدید شدن اجباری، شکنجه و آزارواذیتهای منجر به «اعترافات» و عدم دسترسی به وکیل و دیگر تعهدات دادرسی عادلانه، قرار داشت. در این رابطه دایانا اِلتاهاوی (Diana Eltahawy)، معاون منطقهای عفو بینالملل در خاورمیانه و شمال آفریقا، گفت: «این مرد جوان ناامیدانه در دادگاه کمک طلب کرد تا طی دادرسی عادلانهای بتواند بیگناهیاش را ثابت کند. صدای ضبطشدهٔ او که به بیرون از دادگاه درز کرده است، نشان میدهد که چطور تقاضای او از قضات برای بررسی شکنجههایی که روی او صورت گرفته و شهادت گرفتن از زندانی دیگری که شاهد شکنجههای منجر به اعتراف او بوده، ناعادلانه و بیرحمانه نادیده گرفته شد.» اِلتاهاوی همچنین گفت: «نوید افکاری مرد جوانی بود با آیندهای امیدبخش پیش رویش. کشتن او با بیتوجهی کامل به اصول بنیادین عدالت، هر چه بیشتر ظلم و خشونتِ مجازات اعدام را نشان میدهد… ما استفادهٔ مکرر مقامات ایرانی از مجازات اعدام را بهشدت محکوم میکنیم؛ چیزی که موجب شده است آنها بهطور مداوم در ردهٔ شرمآورِ پرکارترین اعدامکنندگان دنیا قرار گیرند. هیچ توجیهی برای مجازات اعدام وجود ندارد، مجازاتی که نهایتِ ظلم و خشونت است و عملی غیرانسانی و تحقیرآمیز و ما قویاً از مقامات ایرانی میخواهیم که آن را متوقف کنند.»